به نام آن که وجودم از اوست و همه هستییم
وقتی دل گرفته و غمگین است. وقتی چشم ها گریان است.وقتی هر کس به نوعی تو را می رنجاد.وقتی دل غبار غم گرفته و شکسته. وقتی مرحمی نیست که دل زخم خورده و غمگین تورا آرام کندوجلا دهد وغبار غم را از صفحه دلت بزداید چه راهی برایت باقی می ماندچه باید کنی. جز این که گوشه ای بنشینی وبا اشکهایت فریاد بزنی که ای غم کی از دلم بیرون می روی. کی شادی جای تو را می گیرد. زندیگیم شده غم. راحتم بگذار تا شاید اشک غم های دلم را سبک کند و بزدایدو پاک کند.